اخبار

سرمایه داری جهانی، “دولت جهانی” و بحران کرونا

زمانی‌که دروغ به حقیقت بدل می شود، هیچ بازگشتی وجود ندارد.

Global Capitalism, ‘World Government’ and the Corona cris

Prof Michel Chossudovsky – 1 May 2020 – Global Research

به قلم: پروفسور میشل چوسودوفسکی – اول ماه می ۲۰۲۰ – وبسایت «تحقیقات جهانی»

کاری از واحد ترجمه ی تلویزیون دیدگاه

در شوراهای دولتی خود، باید توسط مجتمع های نظامی صنعتی در برابر تأثیرگذاری ناموجه، چه خواسته چه ناخواسته، محافظت کنیم. امکان افزایش فاجعه بار قدرت نابجا وجود داشته و باقی خواهد ماند. (رئیس جمهور آیزنهاور، 17 ژانویه 1961)

In the councils of government, we must guard against the acquisition of unwarranted influence, whether sought or unsought, by the military-industrial complex.

The potential for the disastrous rise of misplaced power exists, and will persist.

(President Dwight D. Eisenhower, January 17, 1961)

***

جهان در مورد علل و پیامدهای بحران کرونا گمراه شده است.

با یک “وضعیت اضطراری” بهداشت عمومی تحت حمایت سازمان جهانی بهداشت، بحران 19-Covid به عنوان بهانه و توجیه برای ایجاد روند بازسازی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در سراسر جهان مورد استفاده قرار می‌گیرد.

مهندسی اجتماعی بکار گرفته می‌شود. با وجود پیامدهای مخرب اقتصادی و اجتماعی، دولت‌ها برای تمدید تعطیلی‌ها تحت فشار قرار دارند.

آنچه اتفاق می افتد در تاریخ جهان بی سابقه است.

دانشمندان برجسته از تعطیل شدن، بدون لحظه‌ای تردید، به عنوان یک “راه حل” برای موارد اضطراری بهداشت جهانی، پشتیبانی می‌کنند.

مستندات زیادی درباره دست‌کاری تخمین آلودگی ویروس 19-Covid و داده های مرگ و میر تهیه شده ‌است.

به نوبه خود، مردم از دولت های خود اطاعت می کنند. چرا؟ چون می ترسند.

علل در مقابل راه‌ حل‌ ها؟

تعطیلی اقتصاد ملی که در سراسر جهان اعمال می شود، به طور حتم منجر به فقر، بیکاری گسترده و افزایش مرگ و میر خواهد شد.

این یک عمل جنگ ‌اقتصادی است. این یک جنایت ناگفته علیه بشریت است.

  • مرحله اول: جنگ تجاری علیه چین

مدیرکل سازمان بهداشت‌ جهانی، در ۳۰ ژانویه ۲۰۲۰ تشخیص داد که شیوع ویروس کرونا یک وضعیت اضطراری نگران کننده برای بهداشت عمومی بین‌المللی است. این تصمیم بر اساس ۱۵۰ مورد تأیید شده در خارج از چین گرفته شد. اولین موارد انتقال از یک شخص به شخص دیگر: ۶ مورد در ایالات متحده، ۳ مورد در کانادا، ۲ مورد در انگلستان.

مدیرکل سازمان بهداشت ‌جهانی از پشتیبانی بنیاد «بیل و ملیندا گیتس»، کمپانی‌های بزرگ دارویی و مجمع ‌جهانی ‌اقتصاد برخوردار بود. تصمیم سازمان جهانی بهداشت برای اعلام وضعیت اضطراری جهانی در حاشیه مجمع‌ جهانی ‌اقتصاد در داووس سوئیس (۲۱ تا ۲۴ ژانویه ۲۰۲۰) گرفته شد.

یک روز بعد (۳۱ ژانویه) پس از راه اندازی وضعیت اضطراری جهانی، دولت ترامپ اعلام کرد که ورود اتباع خارجی  “که در ۱۴ روز گذشته به چین سفر کرده‌اند” را ممنوع می کند. این تصمیم بلافاصله بحرانی در حمل و نقل هوایی، تجارت چین و ایالات متحده و همچنین صنعت گردشگری ایجاد کرد. ایتالیا نیز از آن تبعیت کرد و همه پروازها به چین را لغو کرد.

مرحله اول با اختلال در روابط تجاری با چین و همچنین بسته شدن قسمتی از بخش تولیدی صادرات همراه بود.

بلافاصله مبارزاتی علیه چین و همچنین اقوام چینی آغاز شد. اکونومیست گزارش داد “که شیوع کرونا نژادپرستی را علیه چینی ها و در میان آنان گسترش می دهد. »

“جامعه چینی انگلیس با نژادپرستی در مورد شیوع ویروس کرونا مواجه است. »

مطابق با گفته SCMP:

جوامع چینی در خارج از کشور در میان شیوع ویروس کرونا به طور فزاینده ای با برخورد نژاد پرستانه و تبعیض روبرو هستند. برخی از چینی‌هایی که در انگلیس زندگی می کنند، می گویند که به دلیل ویروس مهلکی که از چین نشأت گرفته است، خصومت روزافزونی را تجربه کرده اند. »

و این پدیده در سراسر ایالات متحده اتفاق می‌افتد.

  • مرحله دو: سقوط مالی که منجر به ترس و دست‌کاری در بازار سهام می‌‌شود

یک بحران مالی جهانی در طی ماه فوریه اتفاق افتاد که با اوج سقوط چشمگیر ارزش بازارهای سهام و همچنین کاهش عمده قیمت نفت خام همراه بود.

این فروپاشی دست‌کاری شد. هدف آن معامله‌ داخلی و اطلاعات درونی بود. کمپین ترس نقش اساسی در اجرای سقوط بازار سهام داشت. در ماه فوریه، تقریباً ۶ تریلیون دلار ارزش بازارهای سهام در سراسر جهان از بین رفته است. ضررهای هنگفتی به پس اندازهای شخصی (به عنوان مثال طبفه متوسط ​​آمریکا) وارد شد. لازم به ذکر شکست و ورشکستگی شرکت‌ها نیست. این مبلغی سودآور برای نهادهای دلالی، از جمله صندوق های تامینی شرکت ها بود. بحران مالی منجر به انتقال قابل توجهی پول به جیب تعداد انگشت شماری از مؤسسات مالی شد.

  • مرحله سوم: قرنطینه، حبس و تعطیل کردن اقتصاد جهانی

سقوط مالی در ماه فوریه بلافاصله با تعطیلی در اوایل ماه مارس همراه شد. تعطیلی و قرنطینه توسط مهندسی اجتماعی در بازسازی اقتصاد جهانی نقش اساسی داشت. این قرنطینه که تقریباً همزمان در تعداد زیادی از کشورها اعمال شد،  باعث بسته شدن اقتصاد ملی همراه با بی ‌ثبات کردن فعالیت های تجاری، حمل و نقل و سرمایه گذاری شد.

این همه گیری، اقدامی اقتصادی علیه بشریت است که منجر به فقر جهانی و بیکاری گسترده شده است.

سیاستمداران دروغ می گویند. نه قرنطینه و نه تعطیلی اقتصاد ملی،  هیچ کدام راه حلی برای بحران بهداشت عمومی نیست.

چه کسی سیاستمداران را کنترل می کند؟

چرا سیاستمداران دروغ می‌گویند؟

آن ها ابزار سیاسی مؤسسات مالی، از جمله “نیکوکاران فوق العاده ثروتمند” هستند. وظیفه ی آنها انجام پروژه ی بازسازی اقتصاد جهانی است که شامل انجماد فعالیت اقتصادی در سراسر جهان است.

در مورد دموکرات ها در ایالات متحده، آنها عمدتاً نگران مخالفت با بازگشایی اقتصاد ایالات متحده به عنوان بخشی از مبارزات انتخاباتی ۲۰۲۰ هستند. این مخالفت با بازگشایی اقتصاد ملی و جهانی توسط “پول زیاد” پشتیبانی می شود.

فرصت طلبی است یا حماقت؟ در تمام مناطق عمده جهان، منافع قدرتمند سیاسی به سیاستمداران دستور داده اند که تعطیلی را حفظ کرده و از باز شدن اقتصاد ملی جلوگیری کنند.

کمپین ترس رواج یافته است. فاصله‌ گذاری اجتماعی اعمال می‌شود. اقتصاد بسته شده است. اقدامات تمامیت خواهانه اعمال می شود. به گفته دکتر پاسکال ساکره در بعضی از کشورها، بیماران می توانند با توافق بر استفاده از دستبند الکترونیکی، بیمارستان را ترک کنند؛ این فقط نمونه ای از تمام اقدامات توتالیتری است که توسط دولت های ما به نفع بحران ویروس کرونا برنامه ریزی شده یا حتی تصمیم گرفته شده است. خیلی فراتر می رود، بی حد و حصر است و اگر نه همه دنیا، قسمت وسیعی از جهان را تحت تأثیر قرار می دهد.

“غریزه گله‌داری” سیاستمداران

آیا دولت های فاسد مانند “سگ‌های پلیس” با “غرایز گله” رفتار می کنند که به دنبال گوسفندان خود هستند.

آیا “گله” خیلی ترسیده است که به دنبال “دولت” برود؟

این تشبیه ممکن است ساده انگارانه باشد اما با این وجود روانشناسان آن را مرتبط می دانند.

“برخی از نژادهای سگ [سیاستمداران فاسد] غرایز گله داری دارند که می توان با آموزش و تشویق صحیح (رشوه) آنها را بیرون آورد. …. اطاعت اساسی را به سگ خود (نزدیک سیاسی) بیاموزید و ببینید آیا این تمایلات گله‌داری را نشان می‌دهد یا خیر. همیشه به دنبال مربی هایی باشید که از روش‌‌های آموزش مبتنی بر پاداش (رشوه، سود شخصی، حمایت سیاسی، عضویت در مناصب عالی) استفاده می کنند.” (چگونه گله داری را به سگ خود آموزش دهیم)

اما بُعد دیگری نیز وجود دارد. سیاستمداران در مقام عالی مسئول “متقاعد کردن گله خود”  هستند. در واقع دروغ‌‌ هایی را که مقامات بالاتر به آنها تحمیل می کنند باور دارند.

دروغ به حقیقت تبدیل می شود. سیاستمداران توافقنامه ای را امضاء می کنند، “مهندسی اجتماعی” را اجرا می کنند و دروغ های خود را باور می کنند.

این یک اپیدمی نیست، یک عملیات است

وزیر امور خارجه ایالات متحده، مایک پمپئو (لغزش زبان)، در بیانیه‌ای تا حدودی متنافض، پذیرفت که این “تمرینی پویا” و یک “عملیات” است:

این مربوط به مقابله به مثل نیست، … این موضوع به جلو می رود – ما برای دستیابی به این حق در تمرینی پویا هستیم.

ترامپ، رئیس جمهور آمریکا گفت،  “شما باید به ما می گفتید.”

این کلمات در تاریخ ثبت خواهند شد..

ژئوپلیتیک

بیائید هیچ توهمی نداشته باشیم، این عملیاتی است که با دقت برنامه ریزی شده است. هیچ چیز خودجوش و تصادفی وجود ندارد. رکود اقتصادی در سطح ملی و جهانی مهندسی شده است. به نوبه خود، این بحران همچنین در برنامه های نظامی و اطلاعاتی ایالات متحده و ناتو ادغام شده است.  هدف نه تنها تضعیف چین، روسیه و ایران است، بلکه بی ثبات سازی ساختار اقتصادی اتحادیه اروپا هم هست.

“حکمرانی جهانی”

مرحله ی جدیدی از تکامل سرمایه داری جهانی در حال ظهور است. سیستمی از “حاکمیت جهانی” که توسط منافع مالی قدرتمندی از جمله بنیادهای شرکتی و اتاق های فکر واشنگتن کنترل می شود بر تصمیم گیری در سطح ملی و جهانی نظارت می کند. دولت های ملی تابع “حکمرانی جهانی” می شوند. مفهوم دولت جهانی توسط دیوید راکفلر در نشست بیلدربرگر، بادن آلمان، ژوئن 1991 مطرح شد »

“ما از واشینگتن‌پست، نیویورک تایمز، مجله تایمز و سایر نشریات بزرگ سپاسگزاریم که مدیران آن‌ها طی 40 سال در جلسات ما شرکت می‌کردند و به رازداری خود متعهد بودند. در آن سال‌ها، غیرممکن بود بتوانیم طرح خود را تدوین کنیم در حالی که در انظار عمومی می‌بودیم. ولی جهان کنونی پیچیده‌تر و به مراتب آماده‌تر برای گذار به حاکمیت جهانی است. حق‌حاکمیت فراملی نخبگان فکری و بانک‌داران جهان مطمئنأ مرجح بر انتخاب ملی است که در قرون گذشته اعمال می‌شد.” (به نقل از آسپن تایمز، 15 آگوست 2011، تاکید از ماست)

دیوید راکفلر در خاطرات خود عنوان می‌کند: “برخی حتی فکر می‌کنند ما بخشی از یک توطئه ی پنهانی علیه منافع ایالات متحده هستیم، و من و خانواده مرا به عنوان “جهان‌گرا” اعلام کرده که با کسانی دیگر در سراسر جهان در حال دسیسه‌چینی برای ایجاد یک ساختار سیاسی و اقتصادی یک‌پارچه‌تر برای دنیا هستیم. اگر اتهام من این است، من مقصرم و به آن افتخار می‌کنم.” (همانجا)

سناریوی حاکمیت جهانی، یک دستورکار تمامیت‌خواهانه مهندسی اجتماعی و انطباق اقتصادی را اعمال می‌کند. این افزوده‌ای بر چارچوب سیاست نئولیبرالی است که به کشورهای درحال‌ توسعه و توسعه‌ یافته تحمیل می‌شود. این شامل اضمحلال “انتخاب ملی” و ایجاد زنجیره‌ای از کشورهای طرفدار آمریکا که توسط “حاکمیت فراملی” (حاکمیت جهانی) متشکل از مؤسسات مالی بزرگ، میلیاردرها و بنیادهای بشردوستانهی‌ آنان کنترل می‌شوند.

گزارش سال 2010 بنیاد راکفلر با عنوان “سناربوهای آیندهی‌ فن‌آوری و توسعه بین‌المللی” که با مشارکت “شبکه نظارت تجارت جهانی” تهیه شده بود، از پیش مشخصات و اقدامات لازم در ارتباط با یک همه‌گیری جهانی را فهرست نموده بود. بنیاد راکفلر استفاده از این سناریو را برای انجام “حاکمیت جهانی” پیشنهاد می‌کند.

گزارش شبیه‌سازی یک مرحله تعطیلی عمومی بر اثر شیوع نوعی از آنفلوآنزای بدخیم را پیش‌بینی می‌کند (صفحه 18).

مرحله تعطیلی عمومی: جهانی با کنترل شدیدتر دولت و رهبری هرچه اقتدارگراتر، با حداقل نوآوری و فشار هرچه بیشتر بر شهروندان. در سال 2012، پاندمی (همه‌گیری) که دنیا سال‌ها در انتظارش بود، بالاخره رخ داد. برخلاف H1N1  در سال ۲۰۰۹، این نوع آنفلوآنزای جدید – با منشاء غازهای وحشی – به شدت بدخیم و کشنده بود. حتی اکثر مللی که تدارک همه‌گیری را کرده بودند نیز غافلگیر شدند، زمانی که ویروس سراسر گیتی را درنوردید و نزدیک به ۲۰ درصد جمعیت جهان را آلوده و تنها طی هفت ماه ۸ میلیون نفر را کشت”.

شایان ذکر است که این شبیه‌سازی برای سال پس‌ از ۲۰۰۹ و همه‌گیری آنفولانزای خوکی پیش‌بینی شده بود، و معلوم شد که یک اقدام کاملاً فاسدانه تحت سرپرستی سازمان بهداشت جهانی و مرتبط با شرکت‌های داروئی بزرگ در توسعه یک برنامه چند میلیارد دلاری واکسن بود. (بیاد بیاورید همه‌گیری “ساختگی” آنفلوآنزای خوکی در سال 2009 در مقاله “دست‌کاری داده‌ها برای توجیه یک فوریت عمومی بهداشت جهانی” نوشته پروفسور مایکل چودوفسکی، ۲ می ۲۰۲۰)

دستورالعمل‌ها به حاکمیت‌های ملی در سراسر جهان ارسال گردید. کمپین ترس نقش مهمی در ایجاد پذیرش و تسلیم در برابر این “حاکمیت فراملی گروهی از نخبگان فکری و بانکداران” ایفا می‌کند.

حاکمیت جهانی اجماعی بوجود می‌آورد که بنوبهی‌ خود به کلیهی‌ حکومت‌های ملی تحمیل می‌گردد، که از آن‌ها بعنوان “انتخاب ملی متداول در قرون گذشته” یاد می‌کند. اساسأ این عنوان تعمیم یافته “تغییر رژبم” است.

برای موفقیت این عملیات، هزاران سیاست‌مدار و مقام رسمی باید متقاعد یا خریده شوند. این شکل ناخوش‌آیندی از “اعمال زور سیاسی” (البته با رعایت “فاصله گذاری اجتماعی”) است.

تصمیم برای تعطیلی اقتصاد جهانی با هدف “نجات جان‌ها” نه تنها به عنوان ابزاری برای مقابله با ویروس پذیرفته شده است بلکه توسط اطلاعات غلط رسانه ای و هراس پراکنی پایدار مانده است.

مردم در باره اجماع پرسش نمی‌کنند، اجماعی که در حد یاوه است.

سرمایهداری جهانی وچشمانداز اقتصاد »

بحران، پیکربندی ساختار اقتصاد جهان را بازتعریف می‌کند. موجب بی‌ثباتی شرکت‌ها کوچک و متوسط شده و عامل زمین‌گیر کردن کلیه بخش‌های اقتصاد جهانی منجمله سفرهای هوائی، جهان‌گردی، خرده‌فروشی، تولید و . . . گردیده وآن‌ها را به ورشکستگی می‌کشاند. این بحران، پی‌آمدهای ژئوپلیتیکی بهمراه دارد.

پنتاگون و اطلاعات آمریكا در این ماجرا دخیل هستند. بحران کرونا تاثیری بر انجام جنگ‌های آمریکا و ناتو در خاورمیانه از جمله سوریه، عراق و افغانستان و یمن دارد. همچنین برای هدف قرار دادن کشورهای خاص از جمله ایران و ونزوئلا استفاده می‌شود.

این بحران مهندسی‌شده در تاریخ جهان بی‌سابقه است. این عملی جنگی است.

تعطیلی عمومی فرآیندی را برای جدا کردن منابع انسانی و مادی از روند تولید ایجاد می کند. اقتصاد واقعی به بن‌بست رسیده است. کاهش فعالیت اقتصادی “تولید مثل زندگی واقعی” را تضعیف می کند. این امر نه تنها مربوط به تولید واقعی “مایحتاج زندگی” (غذا، بهداشت، آموزش، مسکن) است، بلکه، همچنین مربوط به “بازتولید” روابط اجتماعی، نهادهای سیاسی، فرهنگ، هویت ملی است. در زمان نوشتن این مقاله، تعطیلی عمومی نه تنها باعث ایجاد یک بحران اقتصادی می‌شود، بلکه باعث تضعیف و از بین بردن بافت جامعه مدنی می‌شود و همچنین، ماهیت دولت و نهادهای دولت (فلج شده بوسیله بدهی‌های فزاینده)، در نهایت تحت مدیریت وام‌دهندگان پول بزرگ (بیگ مانی) خصوصی‌سازی می‌شوند.

تضادهائی در نظام سرمایه‌داری وجود دارد که بندرت بوسیله رسانه‌های اصلی مورد توجه قرار می‌گیرد. میلیاردرها، بانک‌های قدرتمند و نهادهای مالی (که وام دهندگان به دولت‌ها و شرکت‌ها هستند) در نبردی اعلام نشده بر علیه اقتصاد واقعی هستند. در حالی‌که بنیادهای مالی بیگ‌مانی نهادهای بانکی “بستانکاران” هستند، شرکت‌ها و اقتصاد واقعی که ناپایدار و به ورطه ورشکستگی کشیده شده‌اند، “بدهکاران” هستند.

ورشکستگی‌ها

این روند شیطانی محدود به از بین بردن شرکت‌های کوچک و متوسط ​​نیست. بیگ مانی همچنین بستانکار شرکت‌های بزرگ (از جمله شرکت‌های هواپیمایی ، هتل‌های زنجیره‌ای، آزمایشگاه‌های فن‌آوری پیشرفته، خرده فروشان، شرکت‌های صادرات و واردات و غیره) است که اکنون در آستانه ورشکستگی قرار دارند.

نظام مالی جهانی از ساختار یک‌پارچه‌ای برخوردار نیست و از بخش‌ها و رقابت‌ها تشکیل شده است. نحله بیگ مانی در پی ناپایدار کردن رقیب از درون است. نتایج آن زنجیره‌ای از ورشکستگی موسسات منطقه‌ای و ملی و همچنین فرآیند ادغام مالی جهانی است.

در ماه فوریه تعداد زیادی از خرده فروشان، شرکت‌های هوائی، رستوران‌ها و هتل‌های زنجیره‌ای در آمریکا اعلام ورشکستگی نمودند. موج بزرگ ورشکستگی‌ها در پی تعطیلی عمومی (“بعنوان وضعیت عادی جدید”) بوقوع خواهد پیوست. در زمان نوشتن این گزارش، سازمان مالی بی وقفه دولت‌های ملی (فاسد) را تحت فشار قرار می‌دهد تا لغو تعطیلی عمومی را به تعویق بیندازند. و دولت‌ها به ما می‌گویند که این کار برای “محافظت از مردم در برابر ویروس” است.

استان آلبرتا درکانادا که تا حد زیادی به درآمدهای نفت وابسته است، ورشکسته شده است.

” کشورهایی که بیش از 50 درصد تولید ناخالص داخلی جهانی را نمایندگی می‌کنند، برای تجارت بسته شده‌اند. اقتصاددانانی که در پی مقایسه تاریخی هستند، سقوط سهام در سال 1929، بحران اقتصادی 1974 یا رکود اقتصادی سال 2008 را ذکر می‌کنند. ولی آن‌ها تائید می‌کنند که همه اینها کمتر از عوارضی است که این همه‌گیری می‌تواند داشته باشد.” (ویرد نیوز، آوریل 2020).

در انگلستان گزارش‌ها اخیر (که خیلی انگلیسی است) اعلام می‌کنند: “ما نمی‌دانیم که چه تعداد ورشکستگی رخ‌داده است. »

بخش عمده‌ای از فضای کسب‌وکار انگلستان برای همیشه محو شده است، حدود 21000 کسب دیگر تنها در ماه مارس نسبت به ماه مشابه سال قبل بر مبنای داده‌های حمع‌آوری شده بوسیله گروهی از مخققان مرکز تحقیقات اینترپرایز. آنچه این گزارش‌ها از اظهار آن امتناع می‌کنند، دلایل ناگفته است: کمپین دهشت پراکنی به نیابت از سوی وام‌دهندگان، دستورات به حکومت‌های فاسد، گویا برای “حفظ جان‌ها”، که دروغی بزرگ است. جان‌ها حفظ نشدند، آن‌ها این را به خوبی می‌دانند.

بحران ویروس کرونا “سبب توقف کسب و کار در آمریکا شده‌است.” اقتصادهای ملی ناپایدار شده‌اند. هدف بیگ مانی تضعیف رقبا، “جمع‌آوری تکه‌ها” و در نهایت خرید و حذف موسسات ورشکسته است. که البته موارد زیادی برای انتخاب دارند.

سرمایه‌داری مالی جهانی

منافع بیگ مانی (منافع مالی جهانی) در پیوند با موسسات داروئی بزرگ، رسانه‌ها، شرکت‌های مخابراتی، و مقاطعه‌کاران دفاعی و غیره است. موسسات بانکی اصلی در آمریکا شامل جی‌پی مورگان، بانک آو آمریکا، سیتی گروپ، ولزفارگو، استیت استریتو گولدمن ساکس، در حال سرمایه‌گذاری در اقتصاد جنگ، منجمله تولید سلاح‌های هسته‌ای تحت برنامه 1.2 تریلیون دلاری سلاح‌های اتمی ترامپ (که ابتدا در دوره اوباما شروع شد) هستند.

هدف نهایی “پول بزرگ” تبدیل دولت های ملی (با نهادهای خاص خود و اقتصاد ملی) به “قلمروهای اقتصاد باز” است. این سرنوشت عراق و افغانستان بود. اما اکنون می‌توانند این کار را بدون اعزام نیرو، فقط با دستور دادن به دولت های نیابتی متعهد که توسط سیاستمداران فاسد ادغام شده اند، بخواهند تا اقتصاد خود را به دلایل بشردوستانه، به اصطلاح “مسئولیت محافظت” بدون دخالت نظامی تعطیل کنند..

برآورد یا ارزیابی غیرممکن است. بیش از نیمی از اقتصاد جهانی مختل شده یا در حالت سکون است.

بگذارید صریح باشیم. این یک دستور کار امپراطوری است. نخبگان مالی جهانی چه می خواهند؟ برای خصوصی سازی دولت؟ برای تملک و خصوصی سازی کل کره زمین؟

گرایش به سمت تمرکز و تجمع قدرت اقتصادی است. حکومت‌های ملی بشدت مقروض ابزار دست بیگ مانی هستند. آن‌ها وابستگان هستند. انتصابات اصلی سیاسی توسط لابی‌گران وال استریت کنترل می‌شود. مجتمع‌های صنعتی نظامی، شرکت‌های داروئی بزرگ، شرکت‌های نفتی بزرگ، شرکت‌های رسانه‌ای و غول‌های ارتباطات دیجیتالی و غیره.

بیگ مانی در اروپا و آمریکا (از طریق گروه‌های لابی واشنگتن) به دنبال کنترل دولت‌های ملی هستند.

ما به چه جهتی می رویم؟ آینده بشریت چیست؟ بحران کرونای کنونی یک پروژه امپراتوری پیچیده متشکل از سلطه جهانی بر تعداد انگشت شماری از مجامع چند میلیارد دلاری است. آیا این جنگ جهانی سوم است؟ سرمایه داری جهانی در حال نابودی سرمایه‌داری ملی است.

هدف پنهان سرمایه داری جهانی تخریب دولت ملی و نهادهای آن است که منجر به فقر جهانی در مقیاسی بی‌سابقه‌ای می‌شود.

استناد زیر توسط لنین مورخ دسامبر 1915 در اوج جنگ جهانی اول با آینده نگری به برخی از تضادهایی اشاره کرد که در حال حاضر با آن روبرو هستیم. از طرف دیگر ، باید درک کنیم که هیچ راه حل آسانی وجود ندارد و این بحران برای تقویت امپریالیسم و ​​چنگال سرمایه‌داری جهانی در نظر گرفته شده است:

“تردیدی نیست که توسعه در جهت یک مجتمع (تراست) جهانی است که کلیه موسسات و دولت‌ها را بدون استثنا خواهد بلعید. ولی توسعه در این راستا همراه با چنان فشار، چنان ضرب‌آهنگ، چنان تضادها، تعارض‌ و تشنج‌های نه فقط اقتصادی، که سیاسی و ملی همراه شده و تا قبل از تشکیل مجتمع (تراست) جهانی و قبل از اینکه سرمایه‌های مالی ملی “اتحادیه جهانی” فرا امپریالیسم را تشکیل دهند، امپریالیسم منفجر خواهد شد و سرمایه‌داری به عکس خود بدل خواهد‌گردید.

(V. I. Lenin، مقدمه ای بر امپریالیسم و ​​اقتصاد جهانی توسط N، Bukharin، Martin Lawrence، Londonچاپ شده در ایالات متحده ، چاپ روسیه ، نوامبر 1917)

چگونه موج را معکوس کنیم؟ اولویت اول لغو دروغ است.

در این رابطه ، جای تأسف است که بسیاری از افراد “مترقی” (از جمله روشنفکران برجسته چپ) – علیرغم دروغ‌ها – از تعطیلی عمومی و بستن اقتصاد به عنوان یک راه حل برای موقعیت اظطراری بهداشت عمومی حمایت می کنند. این موضع حزب دموکرات در ایالات متحده است ، که مغایر با عقل سلیم است.

حقیقت سلاحی قدرتمند برای لغو دروغ های رسانه های شرکتی و دولت ها است.

وقتی دروغ به حقیقت تبدیل می شود ، هیچ عقب‌گردی وجود ندارد.

بدون کمپین ترس و تبلیغات رسانه ای ، اقدامات انجام شده توسط دولت‌های ما دیگر توانی برای ایستادگی ندارد.

“فاصله اجتماعی” مانع ارائه دستورات نخبگان مالی به سیاستمداران فاسد نمی شود. از سوی دیگر ، “فاصله اجتماعی” همراه با حبس به عنوان ابزاری برای تبعیت اجتماعی مورد استفاده قرار می گیرد. مانع ملاقات مردم و همچنین اعتراض به این نظم نوین جهانی می شود.

سازمان، حقیقت و همبستگی برای معکوس کردن این روند ضروری است. اولین قدم یک جنبش جهانی “ضد تبلیغ” است.#

leave a reply

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

> <<

Didgah.tv

خبرهای مهم

14 آوریل 2024 9.59 ب.ظ

یک بار باید همت کنیم و رژیم ضد بشری و ضد ایرانی دست نشانده ی صهیونیسم را که از سال 57 به تامین منافع اسرائیل مشغول است پایین بکشیم و ایرانمان را از سلطه ی لندن و تل آویو و مثلث مامور آنها، آخوند-پاسدار-بازاری…

12 آوریل 2024 10.04 ب.ظ

یا جامعه ی مدنی اسرائیل در آن جا و بخش آگاه مردم ایران در این جا دست به حرکتی مهم و نجات بخش می زنند و یا سرنوشت هر دو در دست سایکوپت های آدمخوار تروریست ضد بشر تباه خواهد شد.

05 آوریل 2024 8.59 ب.ظ

نگارنده باردیگر در راستای هشدارهای پیشین خود از تمامی ایرانیان به خواب رفته، خود را به خواب زده و یا علاقمند به خواب می خواهد که صدای کر کننده ی پای هیولایی که به سوی کشورمان روان شده را بشنوند.…

05 آوریل 2024 12.29 ق.ظ

برای صهیونیست های کابینه ی نتانیاهو جنگ ضروری حیاتی است، اما نه برای فردا، امروز، حالا. هشیار باشیم! دشمنان بشریت دست به کار شده اند و اگر متوجه وخامت اوضاع نشویم کار انسان روی سیاره ی زمین…

30 مارس 2024 9.44 ق.ظ

در سایه ی این نکات بدیهی است که سال 1403 خورشیدی می تواند برای نیروهای سیاسی واقع بین و عمل گرا سالی متفاوت از چهل سال حرف و سخن و گفتگوگرایی بی حاصل باشد.

22 مارس 2024 9.24 ب.ظ

اینک بر ما ایرانیان است که با درک این ریزه کاری های لازم و ضروری تصمیم بگیریم آیا می خواهیم به چنین نوع از کار جدید اجتماعی و سیاسی بپیوندیم و منشاء تغییر برای شرایط نابسامان کشور عزیزمان ایران…

20 مارس 2024 1.04 ق.ظ

ما از همه ی ایرانیانی که چنین نگاهی به تغییر و تحول در ایران وضرورت کار منظم سازمان یافته برای آن را دارند دعوت میکنیم که به حزب ما بپیوندند تا در مسیر استقرار «زندگی انسانی  جمهوری ایرانی»…

15 مارس 2024 10.04 ب.ظ

اینک یک «کمیته تدارک تشکیل جبهه ی مردمی جمهوری دوم» بنا گذاشته شده که آماده ی پذیرایی از هموطنان دیگر برای پیشبرد کار تدارکاتی است. ا

12 مارس 2024 7.14 ق.ظ

براساس روایت های مردم در محل و نیز از طریق فیلم ها و عکس های رویدادهای پیاپی، به علاوه ی تلفات ناشی از مسدود کردن یا از بین بردن نیازهای حیاتی زندگی، برآورد محتمل تر، در ارزیابی من، این است…