• بزرگترین دشمن بشر، انفعال اوست
رویدادهای موازی به طور معمول فرصتی هستند تا مسیرهای مشابه یا متفاوتی را که یک پدیده ی در حال حرکت می تواند به خود بگیرد ببینیم. جهان در روز 30 نوامبر 2023 و همزمان با تلاش های کاذب برای حفظ توقف چند روزه ی نسل کشی در نوار غزه شاهد شروع برگزاری بیست و هشتمین کنفرانس اقلیمی سازمان ملل متحد (CAP28) در دبی، در امارات متحده عربی، بود. آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل، در این اجلاس نسبت به « فاجعه آب و هوایی واقعی در پیش» روی هشدار داد. وی تاکید کرد که «افزایش دمای کره زمین به بالاترین میزان ثبت شده “لرزه بر اندام رهبران جهان میاندازد” و باید آنان را به خود بیاورد که زمان عمل فرا رسیده است». البته در این میان رهبران دو کشور آمریکا و اسرائیل به این کنفرانس نرفته بودند تا لرزه ای بر اندام آنها بیافتد. برعکس، آمریکا اعلام کرد که در راستای نسل کشی و کودک کشی، مقادیر جدیدی سلاح های کشنده و مخرب به اسرائیل خواهد داد، هر چند که «سفارش» کرد کشتار دور جدید، معتدل تر صورت گیرد.
با در کنار هم قرار دادن همین دو خبر ناقابل می توانیم حدس بزنیم که چه ماه ها، سال ها و دهه هایی «روشن و شیرینی» در انتظار بشریت خواهد بود. در حالی که سهم عقلانیت در مدیریت بحران های کلان در حال کاهش است، سهم رفتارهای ضد عقلانی به طور فزاینده رو به افزایش دارد. این دو را که کنار هم بگذاریم می بینیم منحنی کاهنده خردورزی و منحنی فزاینده خردستیزی در مدیریت چالش های جهانی یک جایی به فاصله ای می رسند که به قول قدیمی ها «آجر روی آجر بند نخواهد شد.»
اما چگونه به این موقعیت تخریب گر و تهدید کننده رسیدیم؟
خردستیزان در زمانی که خردورزان خود را سرگرم برداشت های رویایی و خیالی در مورد «سرشت خوب بشر» یا «جبر تکامل» و «پیروزی حتمی خیر بر شر» کرده بودند، با استفاده از همین اختراع ماکیاول قرن بیستم (هنری کیسینجر) -که در روز نگارش این مقاله فوت کرد- با پیروی از واقع گرایی سیاسی «Real politics»، موفق شدند دست بالا را در امر کسب و حفظ ثروت و قدرت پیدا کنند. این دست بالا را داشتن سبب شده است که تصمیمات مخرب و ضد بشری آنها قابلیت اجرایی می یابد. به طور مثال مجموعه جنگ های احمقانه ای که بعد از ماجرای 11 سپتامبر و با لشگرکشی های آمریکا به راه افتاد تا به حال بیش از ۴.۵ میلیون نفر تلفات داشته است که ۹۰۰ هزار نفر آنها قربانی مستقیم عملیات نیروهای آمریکایی بوده اند.
بنابراین کسانی که تصمیمات بد و شرورانه اتخاذ می کنند برای اجرای آنها انبوهی از منابع و امکانات را در اختیار دارند، حال آن که جمعیت اهل اخلاق، برای دفاع از ارزش های انسانی، پشتوانه ی عملی و عملیاتی آن چنانی در اختیار ندارند. به همین دلیل خردستیزان در واشنگتن و لندن و تل آویو دستی باز دارند تا تمامی باورهای ضد بشری و ضد تمدن خود را برای ارضای خواست های مغز مسخ شده ی خویش پیاده کننند و خردورزان جز داد و فریاد کف خیابان ها و یا در فضای مجازی اهرم آن چنانی برای متوقف ساختن انسان کشی و تخریب گری دشمنان تمدن بشری ندارند.
مثال نسل کشی فلسطینی ها در نوار غزه به خوبی گویایی این واقعیت است که چیزی جز کف خیابان و اعتراض برای مقابله به آدمخواران صهیونیست در دست مردمان نیست. در طول هفت هفته، ارتش تروریست اسرائیل نوار غزه را با خاک یکسان کرد. بیش از ۱۵ هزار نفر بیگناه را کشت که ۶۱۵۰ نفر از آنان کودکان و بیش از ۴ هزار نفر آنان زنان بودند. ۳۶ هزار نفر در این میان زخمی شدند که ۷۵ درصد از آنان را زنان و بچه ها تشکیل می دهند. ۷۰۰۰ نفر مفقود الاثر هستند و باز در میان آنان ۴۷۰۰ نفر زن و کودک. در همین مدت ۱۰۳ ساختمان خدمات دولتی و ۲۶۶ مدرسه، ۵۰ هزار واحد مسکونی ویران شد. هم چنین ۲۶ بیمارستان و ۵۵ مرکز درمانی نابود شد و ۲۴۰ هزار واحد مسکونی به شدت آسیب دیده است. در این میان ۲۷۰ کادر درمانی و ۷۰ روزنامه نگار نیز به وسیله تروریست های ارتش اسرائیل کشته شده و ۵۶ آمبولانس نیز مورد حمله قرار گرفتند.
نوار غزه اینک یک ویرانه در آستانه ی فاجعه ی انسانی و خدماتی و بهداشتی و درمانی است. باریکه ای کوچک با ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر که از آب، برق، سوخت و خوراک محروم هستند. میزان آب معدنی وارداتی به این منطقه برای نیاز تنها ۴ درصد جمعیت کافی است. تمامی منابع آب محلی توسط آدمخواران اسرائیلی ویران شده و مردم به نوشیدن آب شور چاه ها روی آورده اند. مواد خوراکی وارد شده به این منطقه فقط برای ۱۰ درصد جمعیت کافی است و گرسنگی فراگیر شده است. با ازبین رفتن فاضلاب ها، انباشت اجساد زیر آوارها و ویرانی مراکز خدمات درمانی و بهداشتی انواع بیماری های واگیردار مانند «اسهال و گال و شپش» به جان جمعیت افتاده است. مغازه ها خالی شده، بانک ها از کار افتاده اند، برق قطع است و یافتن یک ظرف آب یا یک لقمه نان به چالش واقعی هر روزه ی اهالی غزه تبدیل شده است.
در چنین شرایطی آدمخواران کابینه نتانیاهو صحبت از سرگیری عملیات نظامی بعد از پایان وقفه ی چند روزه برای معاوضه ی زندانیان و گروگان ها می کنند. هیچ مرجعی در جهان که بتواند برای خواست خود قدرت اجرایی داشته باشد نمی تواند مانع از کشتار وسیع مردم غزه توسط هیولاهای کودک کش صهیونیست شود.
سرنوشت ساکنان غزه می رود که شاخصی برای ورود به عصر آدمخواری علنی و رسمی جنون ورزان خردستیز در جهان باشیم.
با این معادله جهان به چه سمت و سویی می رود؟
در حال حرکت به سوی جهانی هستیم که در آن هر چه بیشتر پدیده های منفی مانند نمونه بالا در نوار غزه و به تدریج کرانه ی باختری در سایر مناطق، از جمله در آفریقا، رشد می کنند و از آن سوی، پدیده های مثبت و امیدبخش هر چه کمتر و نایاب تر می شوند. کشتار دو ماهه ی نوار غزه می رود تا تبدیل به تمرین ژیمناستیک مغز بشر برای ورود به مصیبت های سخت تر بعدی شود.
انباشت و حجم پدیده های منفی به تدریج شروع به گرفتن تلفات بالا می کند، به عبارت دیگر، این روند که از خصلت تدریجی و گام به گام برخوردار است به افزودن بر تخریب محیط زیست، کشتار انسان و انحطاط ارزش ها و اخلاق ادامه می دهد تا به مقیاس های وسیع و گسترده تخریبگری و آدم کشی برسیم. در آن جاست که شاهد پدیده های فاجعه بار پرشمار آخرالزمانی خواهیم بود. این روند البته قرار است چند سالی طول بکشد، اما فراموش نکنیم که در هر یک از مراحل تحول خود این روند حرکت رو به سوی پایان انسانیت و حیات می تواند با جهش مواجه باشد. «جهش» موقعیتی است که در آن یک پدیده از ریتم معمول طی طریق خویش خارج شده و چندین گام را به طور یک جا (جهشی) پشت سر می گذارد. حرکت های جهشی که به طور معمول ناگهانی و غیر قابل پیش بینی هم هستند می توانند تمام محاسبات زمانی در مورد رسیدن این روند به مرز تخریب و نابودی را پشت سر بگذراند.
این درست همان چیزی است که بسیاری از دانشمندان در مورد احتمال بروز «فروپاشی اقلیمی» (Climate collapse) می کنند. یعنی روند گرمایش زمین و آثار ناشی از آن در یک مقطعی می تواند خصلت جهشی پیدا کرده و همه ی محاسبات برای برنامه ریزی های ده یا بیست ساله ی بشر را به هم بزند. در این صورت باید منتظر بود که بسیاری از کشورها مانند ایران، عراق، افغانستان، اتیوپی و … با واقعیت تازه ای مواجه شوند که در طی آن جنگ آب و مهاجرت های میلیونی اقلیمی در بازه هایی کوتاه کلید خورده و به یک بحران گسترده ی منطقه ای و جهانی تبدیل شوند.
بگذارید ببینیم در حالی که خردستیزان در پی جنگ افروزی برای منابع گازی متعلق به فلسطینی ها در نوار غزه و سواحل آن و حفر چاه های جدید نفت و گاز و سرمایه گذاری روی معادن جدید استخراج زغال سنگ هستند، کره ی زمین در چه وضعیتی است:
پتری تالاس، رئیس سازمان جهانی هواشناسی وابسته به سازمان ملل متحد گفت: «سطح گازهای گلخانهای بی سابقه است. دمای جهانی بیسابقه است. افزایش سطح دریاها بی سابقه است. سرعت آب شدن یخهای دریای قطب جنوب بیسابقه است.»
نمودار زیر باید برای ما گویا باشد که در طول هشتاد و سه سال، درست در همین سالی که نسل کشی نوار غزه در حال رخ دادن است و هیچ چشم انداز روشنی در مورد پایان آن توسط آدمخواران اسرائیل دیده نمی شود چگونه است:
