اخبار

نشانه های آغاز یک پایان: خیزش آبان ماه و قتل قاسم سلیمانی

کورش عرفانی – ۱۵ دی ۹۸

با کشته شدن قاسم سلیمانی، فرمانده ی نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران، شرایط منطقه و ایران به یک فاز تازه پا گذاشت. این دومین شوکی است که، پس از خیزش آبان ماه، به پیکر ضعیف نظام جمهوری اسلامی وارد می شود و آن را یک گام دیگر به سوی تغییری گریز ناپذیر نزدیک می کند. این دو واقعه، به اضافه ی ورشکستگی اقتصادی ناشی از تحریم ها و سوء مدیریت، به همراه فساد عمیق، فروپاشی ساختار مدیریتی کشور، هرج و مرج سیاسی و خصلت انفجاری جامعه، همه و همه در حال ارسال یک پیام روشن به رژیم حاکم بر ایران هستند: پایان یک دوران آغاز شده است. 

بدیهی است نظام اسلامی، به عنوان یک دیکتاتوری مافیایی، به نوعی از انجماد ساختاری دچار است که محصول انحصارطلبی در عرصه ی قدرت و ثروت از یک سو و نیز پسماندهای ایدئولوژیک بازمانده از یک انقلاب «اسلامی» از سوی دیگر است. به همین دلیل، طبیعی است که در مقابل واقعیت ضرورت تغییر به ذهنیت مقاومت در مقابل تغییر توسل جوید. این مقاومت بیشتر از آن چه بیانگر یک توان مادی برای پس زدن تغییرات لازم باشد، نوعی فرار به جلوی روانی است تا بتواند چند صباحی سران نظام و نیز طبقه ی حاکم را از کابوس پایان دوران خوش غارت و یکه تازی دور سازد؛ اما فقط برای چند صباحی. 

دو رویداد خیزش خونین آبان و تداوم موج به موج آن و قتل نفردوم نظام ( قاسم سلیمانی) به طور عملی رژیم را در مقابل این امر بدیهی قرار داده است که یا به سوی تغییر برود یا تغییر به سوی او می آید. 

اینک می توان از خود پرسید که این دو سیلی محکم، یکی از جانب مردم در خیزش آبان و دیگری از سوی پهبادهای آمریکایی، تا چه حد می تواند نظام را از چنبره های واقعیت گریزی خود بیرون کشد و او را به یک رژیم آماده ی دگرگونی تبدیل سازد. برای این منظور نگاهی کنیم به سناریوهای ممکن: 

۱)   رژیم می پذیرد که بازی را باخته است و لذا نسبت به موضوع قتل قاسم سلیمانی واکنش آن چنانی نشان نمی دهد و بی سرو صدا برای ورود به مذاکرات و سازش و تبدیل شدن به یک رژيم استحاله یافته ی شبه متعارف گام بر می دارد. مسیری که در انتهای آن چیزی از نظام، به شکل کنونی خود، به جای نخواهد گذاشت. رژیم و جامعه هر دو در سایه ی این شرایط متحول می شوند و می رویم به سوی یک مسیر دراز مدت تغییرات مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در ایران. 

۲)   رژیم قبول نمی کند که بازی را باخته و در ادامه ی لجبازی های شناخته شده ی دیکتاتوری های منجمد و به آخر خط رسیده، وارد واکنش های رادیکال می شود و با برخوردهای تند نظامی و شبه نظامی کشور را به سوی جنگ می کشد. هم خود نابود می شود و هم ایران. 

قضاوت در مورد این که کدام یک از این دو سناریو شانس بیشتری دارد امر مطلقی نیست و بستگی از یکسو به نگاه و درک ما از رژیم و از سوی دیگر، داده های مشخص و مادی حاضر در صحنه دارد. نگارنده بر اساس این ترکیب، احتمال سناریو اول را بسیار کم و احتمال سناریو دوم را بسیار زیاد می داند. این موضوع که رژیم نه به مورد نخست و نه به حالت دوم روی نیاورد و بخواهد همچنان کژدار و مریز عمل کند به صورت عینی به تدریج ناممکن شده است.  

در این شرایط می توانیم از خود بپرسیم که در صورت حرکت نظام به سوی هریک از این دو سناریو که پایان استراتژی «نه جنگ و نه مذاکره» و آغاز انتخاب «یا جنگ یا مذاکره» است، ما به عنوان ایرانی، چه می کنیم. پاسخ به این سوال به ویژه در مورد سوال دوم تعیین کننده ی این خواهد بود که آیا ایرانی باقی بماند و یا خیر. 

این امر بدیهی است که در صورت رفتن رژیم به پای برپاسازی یک جنگ، قدرت هایی مثل اسرائیل و عربستان سعودی از حمله و قدرت نظامی آمریکا برای تجزیه و نابودی ایران بهره خواهند گرفت. به همین دلیل، ما ایرانیان باید در صدد باشیم که اگر رژیم بخواهد به سوی رفتار انتحاری رود این فرصت را به او ندهیم که همراه با خودکشی، ایران را هم بکشد. برای این منظور، فرصت خوبی است برای همه ی نیروهای تغییر طلب تا با هماهنگی و کار جمعی یک کمپین قوی ضد جنگ را در داخل سازماندهی کرده و به طور گسترده به اعتراض علیه هرگونه رفتار تحریک آمیز از جانب رژیم  دست بزنند. این شروع حرکتی است که در صورت نیاز باید با قیام عمومی برای خلع قدرت از رژیم کنونی و برقرار صلح با جهان ادامه یابد تا بتوانیم میهنمان را از نابودی حتمی نجات دهیم. تاریخ با هیچ ملتی شوخی نکرده است. #

آدرس ایمیل برای تماس با نویسنده : korosherfani@yahoo.com 

leave a reply

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

> <<

Didgah.tv

خبرهای مهم

19 آوریل 2024 5.34 ب.ظ

به این ترتیب، باید احتمال داد که زوج سرمایه داری-صهیونیسم به عنوان سرطانی در 1) فاز آخر 2) بدخیم 3) بدون درمان 4) در بدنی ضعیف وبی جان و 5 ) نزد بیماری روحیه باخته، کار بشریت، تمدن و حیات را در کره…

14 آوریل 2024 9.59 ب.ظ

یک بار باید همت کنیم و رژیم ضد بشری و ضد ایرانی دست نشانده ی صهیونیسم را که از سال 57 به تامین منافع اسرائیل مشغول است پایین بکشیم و ایرانمان را از سلطه ی لندن و تل آویو و مثلث مامور آنها، آخوند-پاسدار-بازاری…

12 آوریل 2024 10.04 ب.ظ

یا جامعه ی مدنی اسرائیل در آن جا و بخش آگاه مردم ایران در این جا دست به حرکتی مهم و نجات بخش می زنند و یا سرنوشت هر دو در دست سایکوپت های آدمخوار تروریست ضد بشر تباه خواهد شد.

05 آوریل 2024 8.59 ب.ظ

نگارنده باردیگر در راستای هشدارهای پیشین خود از تمامی ایرانیان به خواب رفته، خود را به خواب زده و یا علاقمند به خواب می خواهد که صدای کر کننده ی پای هیولایی که به سوی کشورمان روان شده را بشنوند.…

05 آوریل 2024 12.29 ق.ظ

برای صهیونیست های کابینه ی نتانیاهو جنگ ضروری حیاتی است، اما نه برای فردا، امروز، حالا. هشیار باشیم! دشمنان بشریت دست به کار شده اند و اگر متوجه وخامت اوضاع نشویم کار انسان روی سیاره ی زمین…

30 مارس 2024 9.44 ق.ظ

در سایه ی این نکات بدیهی است که سال 1403 خورشیدی می تواند برای نیروهای سیاسی واقع بین و عمل گرا سالی متفاوت از چهل سال حرف و سخن و گفتگوگرایی بی حاصل باشد.

22 مارس 2024 9.24 ب.ظ

اینک بر ما ایرانیان است که با درک این ریزه کاری های لازم و ضروری تصمیم بگیریم آیا می خواهیم به چنین نوع از کار جدید اجتماعی و سیاسی بپیوندیم و منشاء تغییر برای شرایط نابسامان کشور عزیزمان ایران…

20 مارس 2024 1.04 ق.ظ

ما از همه ی ایرانیانی که چنین نگاهی به تغییر و تحول در ایران وضرورت کار منظم سازمان یافته برای آن را دارند دعوت میکنیم که به حزب ما بپیوندند تا در مسیر استقرار «زندگی انسانی  جمهوری ایرانی»…

15 مارس 2024 10.04 ب.ظ

اینک یک «کمیته تدارک تشکیل جبهه ی مردمی جمهوری دوم» بنا گذاشته شده که آماده ی پذیرایی از هموطنان دیگر برای پیشبرد کار تدارکاتی است. ا