اخبار

نقشه ی راه جنبش: از حالا تا پیروزی ⁩

«جنبش اعتراضی» پس از چهل روز حیات مستمر می رود تا کاندیدای مناسبی برای تبدیل به یک «جنبش انقلابی» شود. پس از پیروزی جنبش انقلابی و در صورت انجام تغییرات بنیادین در عرصه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی می توانیم، بعدها، از «انقلاب» نام ببریم. هر جنبش اعتراضی باید از چهار مرحله «۱) شروع، ۲)ادامه، ۳)گسترش و ۴)تثبیت» عبور کند تا بتواند جای خود را به «جنبش انقلابی» بدهد که آن هم باید از چهار مرحله ی «۱) اعتراضات سراسری، ۲) اعتصاب سراسری، ۳)تدارک قیام نهایی و ۴)قیام براندازی» عبور کند. 

در این روزهایی که جنبش چهلمین روز خود را پشت سرگذاشته است ما در مرحله ی سوم جنبش اعتراضی یعنی «گسترش هستیم»: گسترش جغرافیایی (شهرها و مناطق جدید)، گسترش اجتماعی (لایه های اجتماعی و صنفی جدید) و گسترش جمعیتی (شمار بیشتر معترضین در هر نقطه). اگر حرکت بتواند با این سه نوع گسترش خود را به نقطه ی غیرقابل بازگشت برساند به معنای «تثبیت» جنبش اعتراضی است. در این صورت، وجود اراده ی سازمان یافته فعالان قیام می تواند آن را به یک «جنبش انقلابی» تبدیل کرده و با طی مسیر خاص و ساز و کارهای خود به پایین کشیدن رژیم آخوندی و جایگزین آن با یک دولت مردمی اقدام کند. 

این مقاله به توضیح آن چه از حالا یعنی مرحله ی گسترش جنبش اعتراضی  و پس از آن می بایست مورد توجه قرار گیرد می پردازد. 

تکمیل جنبش اعتراضی

جنبش اعتراضی در ایران با مرگ ایراندخت مهسا (ژینا) امینی «شروع» شد، با استقامت بی سابقه ی مردم و به ویژه جوانان و در راس آنان، دختران دلاور ایرانی «ادامه» یافت و اینک از مرز چهلمین روز خود نیز گذشته است و به تدریج شمار هر چه بیشتری از مردم در حال ورود به این حرکت هستند. این ورود نیروهای اجتماعی و جمعیتی جدید در حوزه های جغرافیایی متعدد (شهرها و در شهرها، مناطق متعدد) در حال تضمین عنصر «گسترش» جنبش است. هنوز کم نیستند نیروهای بالقوه ای که از میان جمعیت چند ده میلیونی قشر خاکستری مردم می توانند وارد این حرکت شوند اما طبیعی است که به طور جبری به همه ی آنها برای موفقیت جنبش نیاز نیست. از یک نقطه ی کمی به بعد، تعداد «مکفی» برای پیروزی وجود دارد. مکفی یعنی آن تعداد از مردم فعال در قیام که در مجموع خود می توانند ماشین سرکوب نظام  را به زانو درآورند؛ نمی توان رقمی را مشخص کرد، برخی از نظریه های جنبش های اجتماعی آن را ۳.۵ درصد برآورد کرده اند، اما این رقم قطعیت ریاضی ندارد و ممکن است در عمل با قدری بیشتر یا کمتر از آن بتوان کار را تمام کرد. 

نکته ی مهم این است که «تداوم» جنبش راه را برای «گسترش» نیز فراهم خواهد ساخت و این روند هم اکنون ادامه دارد. هر چه ابتکار عمل شرکت کنندگان در حرکت بیشتر و بهتر باشد راه برای ورود لایه های دیگری از مردم طی خواهد شد. در این مورد باید استراتژی جذب فعال مردم به جنبش را بر روند خودبخودی و جذب انفعالی و خودجوش ترجیح داد تا بتوان شمار نیروی لازم برای شکست دادن رژیم و ماشین سرکوب آن را تدارک دید. 

منتظر غیر منتظره ها باشیم 

در فاصله ای که جنبش مشغول تامین دو عنصر «دوام» و «گسترش» است اتفاقاتی روی خواهد داد که تا حد زیادی «طبیعی» یک رویارویی میان ملتی فاقد تحزب و سازماندهی و سلاح و یک رژیم ایدئولوژیک و سازمان یافته و مسلح است؛ به طور مثال، تلفات زیاد در قالب کشته، مجروح و یا دستگیری، توطئه های پیاپی توسط رژیم برای ایجاد ترس یا انحراف مانند تلاش کشتار زندانیان در زندان لاکان رشت، تدارک قتل عام دانشجویان در شریف، قتل عام مردم در زاهدان، کشتار زندانیان در زندان اوین، فروریختن آوارهای باقیمانده ی ساختمان متروپل یا نمایش کشتار داعش در شاه چراغ شیراز. در ادامه هم رژیم ممکن است قتل عام های دیگری را تدارک ببیند یا به طور مثال فجایع ساختگی بیافریند، به طور مثال انفجار اتمی صورت دهد یا جنگ منطقه ای راه بیاندازد و یا هر فاجعه دیگری که به زعم او بتواند جنبش را وادار به فروکش سازد. این در حالیست که جامعه امروز با کسب خصلت جنبش زا آماده است هر یک از این اقدامات مذبوحانه ی رژیم ورشکسته را به سوخت موتور ادامه و توسعه ی حرکت اعتراضی خویش تبدیل سازد. 

در این راستا جنبش باید خود را از حالا برای پرداخت هزینه ی سرکوب سنگین به عنوان برگ آخری که رژیم با ورود تمامی نیروها و تجهیزات و توپ و تانک به وسط خیابان ها و به طور مثال، شلیک گلوله های توپ و خمپاره به میان جمعیت تهاجمی و امثال آن آماده سازد. این رژیمی است که مدتها تصور «سرنگون شدن» را به طور کاذب در خود کشته بود و اینک می بیند که جلوی چشمانش، توسط مردمی که قرار بود به دلیل فقر و فرسودگی و افسردگی و مسخ دیگر برنخیزند، محکوم به سرنگونی شده است. بدیهی است که دیوانه می شود و آماده است دست به هر جنایت پرحماقتی بزند. باید آماده باشیم و از یک جایی مجبور خواهیم بود فاز تهاجم نهایی برای پایان حیات آن را به جلو بیاندازیم تا تیغ را از دست زنگی مست درآوریم. 

حرکت به سوی «تثبیت» جنبش اعتراضی 

با تامین روز افزون خصلت «گسترش»، جنبش اعتراضی «تثبیت» می شود. یعنی جامعه از یک سو و رژیم از سوی دیگر اطمینان حاصل می کنند که حرکت «غیر قابل بازگشت» شده است. از این جا به بعد پیش بینی های حدودی و احتمالی که در ناخودآگاه مردم و حکومت بود به برداشت دارای یقین نزدیک شده و به بخش آگاه ذهن جمعی مردم و ذهن گروهی طبقه ی حاکم منتقل می شود. پس، مرحله ی «تثبیت» جایی است که در آن، برای شمار مکفی از مردم جای تردیدی باقی نمی ماند که به سوی پایین کشیدن دشمن از قدرت و جایگزینی آن در حرکت هستند و برنده ی این بازی خواهند بود؛ و برای رژیم نیز جای شکی نمی ماند که نبرد را در نهایت خواهد باخت، از قدرت پایین کشیده خواهد شد و باید خود را برای ایفای نقش بازنده آماده سازد. 

به محض استقرار این حس عمومی در کشور ما وارد «جنبش انقلابی» می شویم که عبارت است از اجرای پروژه وار مراحل لازم برای تحقق و ماده شدن این باور عمومی جا افتاده در هر دو طرف: باور به پیروزی نزد مردم و باور به شکست نزد رژیم. 

تدارک جنبش انقلابی 

کار جنبش انقلابی مدیریت پروژه ی فوق است: حرکت به سوی خلع قدرت از رژیم با قیام براندازی و جایگزین کردن آن با دولت موقت مورد تایید نیروهای مردمی شرکت کننده در جنبش. 

این پروژه چند مرحله ی اجرایی دارد که باید به جزییات آن پرداخته شود: 

تدارک اعتراضات سراسری: اعتراضات در حال حاضر در شمار قابل توجهی برقرار است و نیروهای شرکت کننده در آنها نیز در حال افزایش هستند. می ماند چگونه آنها را از حالت پراکنده به حرکت سراسری درآوریم. برای این منظور، باید بدانیم که صحبت از دو نوع پراکندگی است: پراکندگی مکانی و پراکندگی زمانی. سراسری کردن اعتراضات یعنی آن که شماری از اعتراضات محل های مختلف را در یک جا برگزار می کنیم و از حیث زمانی نیز آنها را به یک نقطه ی زمانی مشخص سوق می دهیم. 

انجام این امر نیاز به سازماندهی دارد، یعنی باید هماهنگی میان خرده مدیریت های محله محور صورت گیرد تا بتوانند تظاهرات محله ی خود را در یک مکان و زمان معین آغاز و سر موقع، به مکان مشخص تعیین شده برسانند. بدیهی است که این امر با چالش های امنیتی بسیاری روبرو خواهد بود که باید بتوان بر آنها غلبه کرد و برای هریک با ابتکار و مقاومت راه حل یافت. آن چه ضمانت تضمین امنیت است شمار بالای معترضین در هر منطقه خواهد بود تا در هنگام حرکت برای حضور در مکان مشخص شده قابل سرکوب و پراکندگی نباشند. 

سراسری شدن اعتراضات از این جهت لازم است که اجازه می دهد در هر شهری، یا در بعضی موارد در هر شهرستانی، مجموع نیروهای معترض در یک جا و یک زمان گرد هم آیند. این نمایش قدرت مردم است. از یک سو مردمی که تا به حال با تعداد محدود معترضین در محلات مواجه بودند می توانند شمار و قدرت خود را ببینند و از سوی دیگر، رژیم با دیدن این شمار عظیم از مردم به وحشت خواهد افتاد. به طور مثال، در بعضی روزها یا شب های درگیری مردم با ماموران در دو استان تهران و البرز، تا بیش از پنجاه نقطه ی تظاهرات محلی وجود داشته است. اتصال آنها به هم سبب می شود که متوسطی بین چند صد تا چند هزار نفر در هر محله در کنار هم قرار گیرند و این به معنای شکل گیری یک تظاهرات چند ده هزار نفری -و در صورت تامین امنیت- پیوستن جمعی بزرگتر از مردم و تولد یک حرکت چند صد هزار نفری باشد.  

همین امر در سایر استان ها و شهرستان ها نیز قابل تعمیم است. اعتراضات سراسری می بایست با هماهنگی و فراخوان های مشترک و به قولی کمابیش تمرکز یافته باشد. این تمرکز بیش از آن چه جنبه ی سیاسی و مقام و مرتبه ای داشته باشد بیانگر یک درجه ی بالای از همکاری و هماهنگی است و فقط جنبه ی کارکردی دارد و نه بیشتر. 

نقش اعتراضات سراسری 

با برگزاری اولین اعتراضات سراسری جنبش به مرحله ی کیفی تازه ای وارد می شود و تصویری که از آن به شکل پراکنده و مجزا بود ناگهان به مثابه قطعات یک پازل تبدیل به یک تصویر هماهنگ و منسجم از جمعی وسیع می شود که هدف و ماموریت خویش را پایین کشیدن رژیم حاکم و جایگزین کردن آن قرار داده است. 

اعتراضات سراسری به عنوان گام نخست جنبش انقلابی باید زمانی برگزار شود که مرحله ی رشد و «گسترش» جنبش اعتراضی به حدی رسیده است که می تواند آن شماری را در مردم را تدارک ببیند که برای نیروهای سرکوبگر دیگر تصور حمله و از هم پاشاندن آنها ممکن و میسر نباشد. تنها در این صورت است که خروج از پراکندگی مفید «محله محوری» که تاکتیک مناسب برای تامین مراحل «ادامه» و «گسترش» جنبش اعتراضی است به سوی تجمعات بزرگتر و متمرکز مردم در قالب اعتراضات سراسری لازم و ضروری است. 

اهمیت درک جنبش های بالقوه ی آینده 

در این راستا باید دانست که یک لشگر میلیونی بالقوه برای ورود به جنبش اعتراضی آماده است. طبقات و قشرهای اجتماعی که آماده هستند که در چارچوب یک حرکت معیشت خواه وارد صحنه شوند و با شمار و رادیکالیزم خود، ماشین سرکوب رژیم را فلج و زیر پا له کنند. وخامت روزافزون شرایط اقتصادی ایران این امکان را به طور مستمر تقویت می کند، اما نیاز به انگیزه سازی از طریق کار تبلیغاتی است تا این میلیون ها ایرانی به فقر کشیده شده باور دارند که نباید فریب بسته های تشویقی و یارانه های فوق برنامه ی رژیم را بخورند و برای ایجاد یک تغییر اساسی و ماندگار در شرایط زیستی خویش به صحنه مبارزه پا بگذارند. برای این منظور، جنبش اعتراضی کنونی در روند تکاملی خویش باید هر چه بیشتر به مطالبه محوری و آن هم از نوع معیشتی و صنفی توجه کند. 

گفتمان یک جنبش برای فراگیرسازی آن باید به یک گفتمان چند وجهی تبدیل شود، ادغام شعارهایی که بتوانند در ورای خواست های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی که در شعار «زن، زندگی، آزادی» نهفته است، مطالباتی که حکایتگر توجه به دل مشغولی دهها میلیون ایرانی زیر خط فقر است را در خود داشته باشد. این همان مطالبه محوری همه جانبه است که امکان حضور لایه هایی را که تا به حال در حاشیه ی جنبش بوده اند فراهم خواهد ساخت. به همین دلیل مکمل «نان، کار، آبادی» مصرع مناسبی برای «زن، زندگی، آزادی» می باشد. 

با برخوردی پویا، واقع گرا، هوشمند و مبتنی بر عقل و تجربه می توان بدون مشکل خاصی، لشگر عظیم معترضان را که برای تدارک اعتراضات سراسری لازم است تامین نمود. تنها در این صورت است که می توانیم به یک انتقال طبیعی و بدیهی از «جنبش اعتراضی» که به طور نظری دارای توان براندازی و جایگزینی نیست، به یک «جنبش انقلابی» که برای این دو منظور تواناست برسیم. 

اعتصابات سراسری 

آن گاه می رسیم به اعتصابات سراسری که آن هم، حاصل یک کار تبلیغاتی برای انگیزه دهی به نیروی کارگران و کارمندان از یک سو و تلاش سازماندهی برای هماهنگ سازی میان واحدهای کوچک و بزرگ آماده ی اعتصاب از سوی دیگر است. «اعتصابات سراسری» به سه معناست: ۱) اعتصاب گسترده در یک صنف، ۲) اعتصاب گسترده در یک منطقه، ۳) اعتصاب گسترده در سطح کشور. دو مورد اول در واقع آماده سازی و تمرین لازم برای مورد سوم است که وظیفه دارد، در کنار اعتراضات سراسری، رژیم را از منابع مادی و مالی محروم کرده، دستگاه اداری و سرکوب آن را فشل و فلج ساخته و رفتنی بودن آن را هم برای جامعه و هم برای طبقه ی حاکم مسجل و مسلم سازد. 

تدارک سازماندهی اعتصابات یک کار مشترک صنفی و سیاسی است. صنفی برای سازماندهی درونی هر واحد یا صنف و یا منطقه و سیاسی برای سازماندهی هدفمند، به موقع و مشترک آن. هر یک از این ها فعالان خود را می طلبند و نباید آنها را به افراد خاصی محدود ساخت. هرکس که بتواند در بطن یک نیروی حرفه ای یا یک واحد تولیدی برای شروع و سازماندهی داخلی اعتصابات فعالیت کند بایستی با تشکیل یک کمیته اعتصاب به همراه حداقلی از کارگران یا کارکنان علاقمند، شروع به این کار کند و با رعایت مخفی کارهای لازم با سایر کارکنان آن واحد ارتباط برقرار کرده و آنها را برای شرکت در نخست اعتصابات موقت و کوتاه و به تدریج طولانی و دراز مدت آماده سازد. هم چنین، فعالان جنبش باید تماس های منظم با این افراد سازمانده اعتصاب آنها را برای حرکت های هماهنگ در جهت زمینه سازی اعتصابات سراسری آماده سازند. 

سازماندهی و رهبری 

در این روند تدارک اعتراضات سراسری و اعتصابات سراسری با ویژگی های مشترک و متفاوت خود است که بدنه ی سازماندهی در سطوح فرامحلی (فرامحله ای) در دل جنبش شکل می گیرد. این به معنای آن است که برخی فعالان جنبش از حوزه ی خرد (micro) سازماندهی فعالیت ها به سوی تدارک، سازماندهی و مدیریت سطوح کلان (macro) می روند و به این ترتیب، راه را برای شکل گیری یک بدنه ی سازمانده برای کلیت جنبش آماده می سازند. این بدنه ی سازمانده همان تشکلی است که در درون جنبش تکوین یافته، رشد می کند، مشروعیت و اعتبار طبیعی کسب می کند بعدها به طور منطقی نقش رهبری و جایگزین را هم ایفاء می کند. 

ویژگی چنین مسیری این است که به جای این که جنبش به دنبال یک رهبری باشد تا کارکرد رهبری را ایفاء کند، یک جریان را می آفریند که چون کارکرد رهبری را ایفاء می کند دارای نقش رهبری می شود. یعنی این بار جنبش معطل این نمی شود که رهبری داشته باشد تا پیش رود، پیش می رود تا رهبری پیدا کند. این مسیری است که با توجه به خصلت های نوین و مدرن جنبش کنونی بسیار کارآمدتر است تا شکل سنتی مورد توصیه ی  متداول اپوزیسیون مبنی بر این که باید رهبری داشت تا جنبشی متولد شد، حالا می بینیم که باید جنبشی داشت تا رهبری را تولد بخشد. 

شکل گیری جایگزین از بطن سیستم رهبری 

به این ترتیب، در مسیر آماده سازی عملی و موثر اعتراضات سراسری و اعتصابات سراسری است که رهبری شکل می گیرد اما این بار نه به صورت تشکل رهبری بلکه نخست در قالب یک «سیستم رهبری» که به تدریج خود را مشخص تر و کامل تر می سازد و در یک جایی موفق می شود با برتری دهی به نقش یک بخش از اجزای این سیستم آن را به عنوان «رهبری جنبش» و نیز «جایگزین» رژیم معرفی سازد. این بخش برتری یافته به طور لزوم یک دست و یگانه نیست بلکه می تواند و باید ترکیبی (hybrid) و نمایانگر (representative) اجزاء فعال و کارآمد «سیستم رهبری» باشد. به این گونه است که دیگر این بار برخلاف دفعات گذشته، رهبری الصاقی و سنجاق شده و وارداتی برای جنبش نخواهیم داشت و جنبش، رهبری (leadership) خود را در حین حرکت سازماندهی (organizing) شکل خواهد بخشید و از طریق آن «جایگزین» (alternative) را فراهم خواهد ساخت. 

وقتی این دستگاه هدایت گر و مرکزیت یافته در درون سیستم رهبری شکل گرفت می توان اعتراضات سراسری را چندین بار برگزار و آماده کرد و همزمان، اعتصابات سراسری را آماده ساخت. وقتی هر دو این فعالیت ها به یک سطح رشد کافی رسیده اند باید در قالب یک «قیام نهایی» تدارک دیده شود. این قیام نهایی حرکتی است وسیع، گسترده، سراسری و نهایی که به شکل تهاجمی به سوی مراکز و پایگاه های رژیم می رود و در نبردی آخرین آنها را تصرف کرده و سران و عوامل رژیم را بازداشت و در صورت مقاومت در مقابل مردم و اقدام به کشتار، به هلاکت می رساند. 

با تصرف مجموعه ای از نهادها و پایگاه های رژیم که شامل بیت رهبری، دفتر ریاست جمهوری، مجلس، صدا و سیما، مراکز فرماندهی سپاه، پادگان های سپاه، وزارتخانه ها، فرمانداری ها و استانداری ها و امثال آن می باشد رژیم ساقط شده و کنترل اوضاع به دست نیروهای مردمی می افتد. ارتش در این فاصله با جدایی بدنه از فرماندهی و پیوستن به مردم تعیین تکلیف می شود. از این جا به بعد کار اداره ی امور کشور بر عهده ی دولت جایگزین است که گفتیم در طی مراحل جنبش انقلابی و بر اساس ساز وکار طبیعی و منطقی که در بالا آمد شکل گرفته است. 

با به دست گرفتن مدیریت کشور توسط دولت موقت وظایف اصلی « دوره ی انتقال» (transitory period)  مطرح می شود که حفظ امنیت مرزها، نظم داخل کشور، به راه اندازی خدمات لازم برای زندگی شهروندان، نگهداری از زندانیان و به تدریج آماده سازی شرایط برای برگزاری انتخابات تغییر قانون اساسی از جمله ی آنها می باشد. 

نتیجه گیری:  

جنبش اعتراضی کنونی می تواند با تکمیل مراحل چهارگانه ی «شروع، ادامه، گسترش و تثبیت» تبدیل به یک جنبش انقلابی شود. جنبش انقلابی نیز با تامین عناصر لازم خود یعنی «اعتصابات سراسری، اعتراضات سراسری، تدارک قیام نهایی و قیام برانداز نهایی» رژیم را پایین کشیده و آن را با دولت موقت منتخب خود جایگزین می کند. 

در حال حاضر و با عبور از چهلمین روز جنبش اعتراضی مرحله ی ادامه و گسترش در حال تکمیل است و دیر نخواهد بود که شاهد مرحله ی «تثبیت» باشیم. نقطه ای که در آن مردم به باور به پیروزی می رسند و رژیم به باور حتمی بودن شکست. از این جا به بعد جنبش اعتراضی به جنبش انقلابی تبدیل شده و می تواند با قاطعیت و امید، شروع به برنامه ریزی و ساماندهی فعالیت های لازم  برای پایین کشیدن رژیم از قدرت و جایگزین سازی آن با دولت مردمی اقدام کند. 

در این نوشتار مراحل این روند توضیح داده شده است که با مطالب دیگر و تصحیح و تکمیل می تواند به یک نقشه ی راهنما برای پیروزی تبدیل شود.#

کورش عرفانی

*** 

برای دنبال کردن برنامه های تحلیلی نویسنده به وبسایت تلویزیون دیدگاه مراجعه کنید: www.didgah.tv 

برای اطلاع از نظریه ی «بی نهایت گرایی» به این کتاب مراجعه کنید: 

«بی نهایت گرایی: نظریه ی فلسفی برای تغییر» www.ilcpbook.com

آدرس تماس با نویسنده: korosherfani@yahoo.com 

leave a reply

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

> <<

Didgah.tv

خبرهای مهم

19 آوریل 2024 5.34 ب.ظ

به این ترتیب، باید احتمال داد که زوج سرمایه داری-صهیونیسم به عنوان سرطانی در 1) فاز آخر 2) بدخیم 3) بدون درمان 4) در بدنی ضعیف وبی جان و 5 ) نزد بیماری روحیه باخته، کار بشریت، تمدن و حیات را در کره…

14 آوریل 2024 9.59 ب.ظ

یک بار باید همت کنیم و رژیم ضد بشری و ضد ایرانی دست نشانده ی صهیونیسم را که از سال 57 به تامین منافع اسرائیل مشغول است پایین بکشیم و ایرانمان را از سلطه ی لندن و تل آویو و مثلث مامور آنها، آخوند-پاسدار-بازاری…

12 آوریل 2024 10.04 ب.ظ

یا جامعه ی مدنی اسرائیل در آن جا و بخش آگاه مردم ایران در این جا دست به حرکتی مهم و نجات بخش می زنند و یا سرنوشت هر دو در دست سایکوپت های آدمخوار تروریست ضد بشر تباه خواهد شد.

05 آوریل 2024 8.59 ب.ظ

نگارنده باردیگر در راستای هشدارهای پیشین خود از تمامی ایرانیان به خواب رفته، خود را به خواب زده و یا علاقمند به خواب می خواهد که صدای کر کننده ی پای هیولایی که به سوی کشورمان روان شده را بشنوند.…

05 آوریل 2024 12.29 ق.ظ

برای صهیونیست های کابینه ی نتانیاهو جنگ ضروری حیاتی است، اما نه برای فردا، امروز، حالا. هشیار باشیم! دشمنان بشریت دست به کار شده اند و اگر متوجه وخامت اوضاع نشویم کار انسان روی سیاره ی زمین…

30 مارس 2024 9.44 ق.ظ

در سایه ی این نکات بدیهی است که سال 1403 خورشیدی می تواند برای نیروهای سیاسی واقع بین و عمل گرا سالی متفاوت از چهل سال حرف و سخن و گفتگوگرایی بی حاصل باشد.

22 مارس 2024 9.24 ب.ظ

اینک بر ما ایرانیان است که با درک این ریزه کاری های لازم و ضروری تصمیم بگیریم آیا می خواهیم به چنین نوع از کار جدید اجتماعی و سیاسی بپیوندیم و منشاء تغییر برای شرایط نابسامان کشور عزیزمان ایران…

20 مارس 2024 1.04 ق.ظ

ما از همه ی ایرانیانی که چنین نگاهی به تغییر و تحول در ایران وضرورت کار منظم سازمان یافته برای آن را دارند دعوت میکنیم که به حزب ما بپیوندند تا در مسیر استقرار «زندگی انسانی  جمهوری ایرانی»…

15 مارس 2024 10.04 ب.ظ

اینک یک «کمیته تدارک تشکیل جبهه ی مردمی جمهوری دوم» بنا گذاشته شده که آماده ی پذیرایی از هموطنان دیگر برای پیشبرد کار تدارکاتی است. ا