اخبار

نقطه‌چین و نقطه اوج خشونت

به اعتقاد رضا علیجانی، روزنامه‌نگار و تحلیلگر سیاسی، اگر خشونت‌های بعد از انقلاب به هم ربط داده شوند و به صورت رشته‌ای در آیند که نقطه اوج آن کشتار ۶۷ و قتل‌های زنجیره‌ای باشد، خط مشترکی در حافظه تاریخی نقش خواهد بست.سی سال از احکام "هیات مرگ"، دادگاه‌های چند دقیقه‌ای و کشتار برنامه‌ریزی شده زندانیان سیاسی در ایران می‌گذرد. جمهوری اسلامی چهل ساله شده و دهه شصت در تاریخ این نظام، خشن‌ترین و تیره‌ترین سال‌هاست. اعدام‌ و محاکمه صحرایی زندانیان در نهایت مخفی‌کاری و سکوت خبری صورت گرفت. چند هزار نفر را کشته‌اند و کشتگان را کجا برده‌اند؟ هنوز رقمی دقیق و رسمی وجود ندارد. محل دفن خیلی از زندانی‌ها هم معلوم نیست و خانواده‌ها به تقریب و گمان، خاکی برای عزیز خود نشان کرده‌اند. سه دهه از این قتل‌عام می‌گذرد. آیا آنچه روی داد، در حافظه جمعی رسوب کرده و افکار عمومی از اهمیت و حساسیت موضوع آگاه شده است؟ آیا امر دادخواهی و ثبت ابعاد این خشونت موثر بوده و اولویت لازم را یافته است؟ چرا کسانی این کشتار را موضوعی مربوط به گذشته می‌دانند؟ دویچه‌وله به این مناسبت پای صحبت شماری از خانواده‌ها، بازماندگان و فعالان سیاسی و مدنی نشسته است. آنچه می‌خوانید فشرده مصاحبه‌ای است در همین زمینه، با رضا علیجانی، روزنامه‌نگار و تحلیلگر سیاسی. ………… این فاجعه وارد حافظه جمعی شهروندان، روشنفکران و فعالان سیاسی شده، اما متاسفانه چنین نیست که اولویت آنها باشد. بستری که منجر به فاجعه شد همچنان مشکل جامعه ما هست تدارک تصفیه زندانیان سیاسی از سال ۱۳۶۶ شروع شده بود و ربطی به جنگ نداشت؛ بلکه به مرگ خمینی باز می‌گشت. می‌خواستند قبل از مرگ او چند مسئله مثل جنگ و جانشینی و تصفیه در زندان‌ها را حل کنند. وقتی ایران قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفت، تیتر مهم خبری در عرصه جهانی، صلح و آتش‌بس شد و خبر اعدام‌ها خیلی دیر درز کرد. در داخل ایران هم شوک اقتصادی بزرگی جامعه را فرا گرفت که زندگی روزمره مردم را متاثر کرد. حتی بخشی از طبقه متوسط ورشکسته شد و این مسائل اخبار جسته گریخته‌ای را که از سوی خانواده‌ها داده می‌شد، تحت شعاع قرار داد. این را بگذارید کنار فقدان رسانه‌ای. دوره‌ای بود که حتی روزنامه‌های داخلی چند روز بعد به دست ایرانی‌های خارج از کشور می‌رسید. خبرها بسیار کنترل شده بود و جو فریب و مخفی‌کاری هم بود. اما پایداری خانواده‌ها و بستگان و بازماندگان و همفکران سیاسی در داخل و خارج از کشور باعث شد خاطره و یاد اعدام شدگان از بین نرود. در داخل اکثر مراسم مخفی یا نیمه علنی بود اما در خارج زنجیره‌ای از مراسم و یادمان برگزار شده و می‌شود. اعدام‌های ۶۷ در دهه اول واقعه، در ذهن برخی فعالان و خانواده‌ها حک شده اما ماجرا به یمن شبکه‌های اجتماعی و فضای نسبتا باز مطبوعات دوم خرداد، بیشتر به افکار عمومی رخنه کرد. من خودم موضوع کشتار ۶۷ را اولین بار با روزنامه آریا مطرح کردم. خبرنگار جوان این روزنامه زیاد از گذشته خبر نداشت و مطلب در اسفند منتشر شد اما ۱۴ فروردین روزنامه را بستند. هیات مرگ و نوار صوتی دو اتفاق در چند سال اخیر باعث شد که افکار عمومی بیشتر در جریان این رویداد قرار بگیرد. نخست نوار صوتی آقای منتظری و دوم کاندیداتوری ابراهیم رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری. نوار آقای منتظری، شوکی به فضای سیاسی داد؛ هرچند برخی رسانه‌ها به صورت نقطه چینی این موضوع را مطرح کرده بودند اما برد آنها به اندازه آن نوار نبود. نامزدی رئیسی در انتخابات ۹۶ هم باعث شد که موضوع به یک کشمکش داخلی و انتخاباتی تبدیل بشود و از این منظر به اعماق جامعه نفوذ کند. بحث حتی به تمامی شهرستان‌ها هم کشیده شد و این مسئله که رئیسی در کشتن هزاران زندانی سیاسی نقش داشته، در بستر انتخابات وارد حافظه جمعی ایرانی‌ها شد. این کاندیداتوری باعث شد که در شبکه‌های اجتماعی کلی کلیپ از دادگاه "ایران تریبونال" منتشر شود. این کلیپ‌ها بسیار آگاه کننده و تاثیرگذار بودند. با این همه و به دلایل مختلفی که باید مستقلا بررسی شوند، مسئله هنوز جایگاه خودش را نیافته و به اولویت درجه اول مبدل نشده است. وقتی چنین خواهد شد که مسئله در چارچوب دادخواهی طرح و دنبال شود؛ نه تسویه حساب‌های سیاسی روزمره. نکته دوم این که موضوع باید با آن چه در حافظه متاخر نسل جدید وجود دارد پیوند بخورد. مثلا زندان کهریزک در حافظه نسل جدید، زنده‌تر و مفهوم‌تر است. قتل‌های زنجیره‌ای یا جنبش ۸۸ برای این نسل ملموس‌ترند. اگر بازماندگان قربانیان و همه کسانی که کشتار ۶۷ را نقطه اوج خشونت پس از انقلاب می‌دانند، از تنزه‌طلبی پرهیز کنند و این را مسئله مجزا نبینند، بلکه در ارتباط با دیگر خشونت‌هایی در نظر بگیرند که شاهدش هستیم، می‌توان امیدوار بود که مسئله به تدریج به اولویت تبدیل شود و از حافظه تاریخی بالا بیاید. برخی در خارج از کشور، اعدام‌های ۶۷ را به عنوان نقطه اوج و تنها نقطه مطرح می‌کنند؛ گویی اگر به جنبش سبز یا کهریزک پیوند بخورد یا به جریانی پیوند بخورد که با آن زاویه سیاسی دارند، به شعار عمومی تبدیل نمی‌شود. ضرورت پیوند نقاط اوج خشونت اگر نقطه‌چین‌ خشونت‌های بعد از انقلاب به هم ربط داده شوند و به صورت یک رشته در بیایند که نقطه اوج آن قتل‌عام ۶۷ و قتل‌های زنجیره‌ای باشد، نقاط در حافظه تاریخی می‌توانند به خط مشترک اولویت‌ها مبدل شوند و همه شهروندان ایران از آن آگاهی یابند. این مستلزم آن است که خانواده‌ها و برخی افراد سیاسی، مسئله را به نقاط خشونت دیگری که بوده، پیوند بزنند تا نسل جدید هم‌ذات پنداری بیشتری با موضوع پیدا کند. البته به نظر من این روند به تدریج در حال انجام است. شتاب حوادث و دگرگونی در جامعه ایران خیلی بالاست. حکومت مدام در حال بازتولید خشونت است و در نتیجه مردم در روز به سر می‌برند و درگیر موضوعات روز هستند. اما می‌توان این نقطه ضعف را به نقطه قوت مبدل کرد. مثلا جنبش دی می‌تواند فرصت یک "فلاش بک" باشد به این که سرکوب ریشه دارد. من دیده‌ام که در ذهن بعضی‌ها تاریخ متوقف شده و تغییر روندها و حوادث، ذهن افراد را تکان نمی‌دهد. این رویدادها به "آپدیت شدن" موضوعات کمک می‌کنند. به طور مثال، اکنون ترورها در خارج کشور دوباره به راه افتاده‌اند. این می‌تواند حافظه تاریخی تولید کند و گسست‌های ذهنی را ترمیم کند. گرچه شتاب حوادث اولویت‌های دیگری ایجاد می‌کند، اما پیشینه و تبار خشونت‌ها و رویدادها زنده می‌ماند.

leave a reply

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

> <<

Didgah.tv

خبرهای مهم

14 آوریل 2024 9.59 ب.ظ

یک بار باید همت کنیم و رژیم ضد بشری و ضد ایرانی دست نشانده ی صهیونیسم را که از سال 57 به تامین منافع اسرائیل مشغول است پایین بکشیم و ایرانمان را از سلطه ی لندن و تل آویو و مثلث مامور آنها، آخوند-پاسدار-بازاری…

12 آوریل 2024 10.04 ب.ظ

یا جامعه ی مدنی اسرائیل در آن جا و بخش آگاه مردم ایران در این جا دست به حرکتی مهم و نجات بخش می زنند و یا سرنوشت هر دو در دست سایکوپت های آدمخوار تروریست ضد بشر تباه خواهد شد.

05 آوریل 2024 8.59 ب.ظ

نگارنده باردیگر در راستای هشدارهای پیشین خود از تمامی ایرانیان به خواب رفته، خود را به خواب زده و یا علاقمند به خواب می خواهد که صدای کر کننده ی پای هیولایی که به سوی کشورمان روان شده را بشنوند.…

05 آوریل 2024 12.29 ق.ظ

برای صهیونیست های کابینه ی نتانیاهو جنگ ضروری حیاتی است، اما نه برای فردا، امروز، حالا. هشیار باشیم! دشمنان بشریت دست به کار شده اند و اگر متوجه وخامت اوضاع نشویم کار انسان روی سیاره ی زمین…

30 مارس 2024 9.44 ق.ظ

در سایه ی این نکات بدیهی است که سال 1403 خورشیدی می تواند برای نیروهای سیاسی واقع بین و عمل گرا سالی متفاوت از چهل سال حرف و سخن و گفتگوگرایی بی حاصل باشد.

22 مارس 2024 9.24 ب.ظ

اینک بر ما ایرانیان است که با درک این ریزه کاری های لازم و ضروری تصمیم بگیریم آیا می خواهیم به چنین نوع از کار جدید اجتماعی و سیاسی بپیوندیم و منشاء تغییر برای شرایط نابسامان کشور عزیزمان ایران…

20 مارس 2024 1.04 ق.ظ

ما از همه ی ایرانیانی که چنین نگاهی به تغییر و تحول در ایران وضرورت کار منظم سازمان یافته برای آن را دارند دعوت میکنیم که به حزب ما بپیوندند تا در مسیر استقرار «زندگی انسانی  جمهوری ایرانی»…

15 مارس 2024 10.04 ب.ظ

اینک یک «کمیته تدارک تشکیل جبهه ی مردمی جمهوری دوم» بنا گذاشته شده که آماده ی پذیرایی از هموطنان دیگر برای پیشبرد کار تدارکاتی است. ا

12 مارس 2024 7.14 ق.ظ

براساس روایت های مردم در محل و نیز از طریق فیلم ها و عکس های رویدادهای پیاپی، به علاوه ی تلفات ناشی از مسدود کردن یا از بین بردن نیازهای حیاتی زندگی، برآورد محتمل تر، در ارزیابی من، این است…